عرضه فراگير مواهب عديده عطيه مكتوب حق به آحاد بشر در همة عصرها و نسلها، علاوه بر اينكه مورد تاكيد ونظر مصحف شريف ميباشد. آرزوي ديرين قرآن پژوهان و دلباختگان كلام حق بوده است.
زبان انگليسي صرف نظر از ضعفهاي فني (بويژه از جهت دقت، انحصار و بلاغت در انتقال مفاهيم)، علاوه بر اينكه زبان آكادميك و علمي جهان پوياي امروز ميباشد در واقع بعنوان زبان مشترك دنياي عصر ارتباطات مطرح و بهطور روزافزوني فراگير ميگردد. همچنين ميدانيم بخش اعظم اطلاعات موجود در شبكه اينترنت، اين نماد بارز ورود بشر به دوران انفجار اطلاعات، نيز به زبان انگليسي در دسترس است، مضافا اينكه در مورد ساير زبانهاي اروپايي نيز بوسيله نرمافزارهاي ايجاد شده، به سادگي قادر به ترجمه فوري و نسبتا كامل از زبان انگليسي ميباشند.
از موانع عمده ابلاغ كلام شكوهمند الهي به بخش بسيار مهمي از دنياي فعال يعني اصطلاحا جهان غرب، از دست رفتن جذبه بيبديل اعجازين ادبي و شعر گونگي بينظير آن نسبت به نسخه اصل در هنگام ترجمه ميباشد (بديهي است اين نزول در مورد ترجمه فارسي با توجه به تشابه و تداخل آن با لسان وحي بسيار كمتر است).
از سوي ديگر نيل به هرگونه تبليغ و ترويج حقايق اسلام منوط به عرضه معجزه جاويدآن است و حتي اگر ساير منابع ديني و حتي ساير تفاسير قرآن را ترجمه نمائيم، بدون ارائه ترجمه شايستهاي كه حداقلي از زيبايي اعجازين اين محور پايا را نيز منعكس نمايد، به مثابه يك ارجاع بلامرجع، ره به جايي نخواهد برد.
گرچه طي قرون اخير سير صعودي ترجمه قرآن كريم به زبان انگليسي از جهات كمي و كيفي را شاهد بودهايم، اما از آنجائيكه ترجمهها صرفا به نثر بوده و با محدوديتهاي خاص آن زبان طبعا قادر به انعكاس جنبه هنري ادبي و شكوه فصاحت و بلاغت خاص قرآن مجيدي كه بين شعر و نثر واقع شده نگرديدهاند، با گلايه خوانندگان و شنوندگان انگليسي زبان بواسطه ملال آور و بينظم نمودن ترجمه اين كلام روحبخش و حتي اعجاب از اينكه چگونه ميليونها مسلمان قادر به حفظ چنين كلامي گرديدهاند، مواجه بودهايم.
بدين ترتيب در واقع اين ناتواني حتي در ترجمههاي جديد و متكامل، متضمن نوعي دافعه براي انگليسي زبانها گرديده است. آنچنانكه برخي دانشمندان مطلع ايشان پس از مطالعه ترجمههاي رايج، ارائه ترجمه منظوم اين شاهكار ادبي را بعنوان يك آرزو عنوان نمودهاند.
افتخار تامين اين خواستگاه مقدس، و به تعبير ناشر «اين غيرممكن»، نصيب پروفسور فضلالله نيك آئين، سخنران، مترجم و زبانشناس ايراني مقيم شيكاگو گرديده است. او كه متولد 1938 در تهران و داراي همسر و دو فرزند ميباشد، در دانشگاه كمبريج انگلستان و دانشگاه آزاد اسلامي تهران تدريس نموده و از سال 1989 تمام وقت و توانش را وقف ترجمه درخشان شاعرانهاش ازقرآن مبين نموده است.
اين اثر بديع كه در مارس سال 2000 و در 1084 صفحه توسط انتشارات The Ultimate Book, Inc ، با آدرس اينترنتي WWW. The ultimateBook. com واقع در اسكولي ايلينويز آمريكا منتشر گرديده، به تعبير ناشر: «افزوده بزرگي به جهان ادبيات و يك گام مهم به سوي فهم ديني جهاني در آستانه هزاره سوم راعرضه نموده است؛ و هديه و مطالعه روحافزايي براي يهوديان، مسيحيان، مسلمانان و ساير خدا باوران در سراسر جهان» ميباشد.
هرچند براي بررسي و نقد چنين محصول گرانقدري، كه اميد است بعنوان «يك شاهكار ادبي منظوم» رايج، مقبول و موثر واقع گردد، بايستي منتظر كسب اطلاع از ميزان اقبال افكار عمومي و كم و كيف قضاوت متخصصان، نخبگان علمي و محافل دانشگاهي ذيربط بمانيم، اما در بررسي اجمالي نسبت به كار بينظير و در خور ستايش و تقدير استاد نيك آئين، در اين مجال صرفا به يك نكته اشاره ميگردد.
ميدانيم امروزه اين اصل كه «هر ترجمهاي متضمن تحريف است»، بمثابه يك قانون علمي حائز مقبوليت فراگير است. كلام حق اگرچه مبين و ميسور براي پند و اندرز است. اما از آنجائيكه ايجاز يكي از جلوههاي اعجاز آن ميباشد، اعمال حداقل تدبر در آن نيز خواننده را محتاج به توضيحات مقايسهاي دروني و تفاسير بيروني نسبت به آن ميگرداند. ترجمه منظوم قرآن كريم به همان نسبت كه موجد جذابيت و عطش مطالعه در انگليسي زبانها و نزديكي هرچه بيشتر آنها به اين متن حيات بخش ميگردد. با توجه به محدوديتهاي ساختاري و تكنيكي اين زبان(1) در مقايسه با زبان صريح و بليغ عربي، و بويژه از آنجاييكه زبان شعر به خودي خود واجد پيچيدگي، ابهام و ايجازي افزونتر نسبت به نثر است، موجب افزايش سوالات و ابهامات تفسيري نسبت به عبارات موجز و رمزگونه اين درياي بيكران دانش ميگردد. حال آنكه در سراسر اين ترجمه منظوم هيچ پردازشي به حداقل وجوه تفسيري و يا توضيحات نسبتا وافي در مورد آيات (آنچنان كه در مواردي نظير ترجمه فارسي مرحوم استاد مهدي الهي قمشهاي معمول گرديده) اعمال نگرديده است.
بديهي است چنانچه به عوض اين غفلت، شايد آگاهانه چرا كه واجد حسن ايجاز است، تعالي اين اثر منظوم به جهت هنري و صحت قابل قبول در انطباق معاني با نسخهاصل، آن را بعنوان يك شاهكار ادبي در زمره آثار ماندگار و مقبول وارد سازد، اين خلاء با تهييج عطش درك اعماق اين كلام درربار، و اشتياق خوانندگان به مراجعه به تفاسير معتبر كه خوشبختانه تا حد زيادي نيز به زبان انگليسي و ساير زبانها اروپايي ترجمه گرديدهاند(2)، به بهترين صورت جبران ميگردد.
همچنين لازم به ذكر است مولف گرانقدر در تقديريه ابتداي اين كتاب با ذكر اسامي بخشي از مشوقين و حاميان بيشائبه وي در اجراي اين طرح، سپاس قلبي خويش را نثار نموده است: دكتر عبدالله جاسبي، دكتر عطاءالله مهاجراني، محمدرضا ناجيان، احمد مكري، جمال ساداتيان، حميدرضا علمالهدي، دكتر سعيد سلطانيفر، سيدمجتبي حسيني، سيدمسعود حسيني، محمدسعيد بهمنپور، نادر ابراهيمي، دكتر محمد طاهريان، سيدحسين كيميافر، حميد مرشدزاده تهراني، خانم حوري صنيعزاده، هاشم طالب، دكتر سعيد سطوت منش، سيدمحمد مرندي، حجتالاسلام محمدرضا نوراللهيان مهاجر، مهدي فريدزاده، كيومرث صابري (بويژه)، پاول كريوازك، دكتر نادر خورزاد، سهراب چمنآرا و نسرين ناظمي (نيكآئين).
در خاتمه ضمن تبريك به واجد پارسي زبان توفيق خلق اين اثر ثمين، و طبعا" بويژه به ايرانيان كه ديگر بار موفق به عرضه خدمتي ويژه به ساحت قرآن عزيز گرديدند، ترجمه مقدمه زيبا، موجز و رساي وي بر اين كتاب كه حاوي اطلاعات بسيار ارزشمندي بويژه در مورد سبكهاي شعري بكار رفته، و تبيين خواستگاه اين اثر ميباشد تقديم ميگردد:
به نام خداوند مهربان
«براستي قرآن را براي پند و اندرز، سهل و آسان ارائه نموديم...»
(سوره النجم، 54 ـ 17)
افراد غيرعرب زبان، از ميان چنين اظهار نظرهايي در مورد قرآن مقدس، چگونه برداشت خواهند نمود:
«آن سمفوني دروني، آنچنان عميق كه بشر را از جا ميكند و به وجد ميآورد... اين قرآن قابل ترجمه نيست: اين اعتقاد شيوخ سنتي وديدگاه مترجم زمان حال است!»
«بلاغت و ضرب آهنگ عربي خاص قرآن آنچنان ويژه، قوي و بشدت برانگيزنده است، كه هر نوع ترجمه وتفسير آن گرفتار مواردي است كه يك نسخه ضعيف از آن شكوه متعالي خواهد بود... و از آن زيبايي تابناك نسخه اصلي، چرا كه اين نه نثر و نه شعر بلكه تركيب بي همتايي از هر دو ميباشد.»
«بسياري از قدرت نسخه اصل آن، در ترجمه مفقود گرديده است: براستي اغلب مسلمانان اعتقاد دارند كه قرآن را نميتوان كاملا ترجمه كرد...»
«قرآن در مقام نخست و بسيار فراتر از عاليترين آثار كلاسيك عربي است... يك شاهكار ادبي از حس بينظير»
چنين اظهاراتي ساخته انسانهاي دانشمندي است كه بر زبان عربي مسلط بودهاند؛ اما انسانهاي عالم مشهوري نيز بودهاند كه به شناخت قرآن از ميان ترجمهها اقدام نمودهاند:
«هر قطعهاي از متن كه تاكنون بررسي نمودهايم بعنوان يك مطلب ملالآور، خستهكننده، كپهاي مبهم، خام، خالي از ظرافت و...»
«يك رپسودي مغشوش (نوعي موسيقي هيجانزا، پرطمطراق، فاقد انسجامو حماسي ـ م) از قصه، موعظه و دكلمه، كه بندرت احساس و يا انديشهاي را برميانگيزد...»
آنچه اين آقايان در دسترس داشتهاند، ترجمه گنگ و بيروح جرج سيل از قرآن، حقيقتا بهترين ترجمه موجود در آن زمان بوده است. معهذا پيكتال، يك انگليسي اسلامشناس كه عربي را ميفهمد، نه تنها چنين نظرات ناآگاهانه را مردود ميشمرد بلكه با اين تاكيد گامي به پيش نهاد:
«اين يك واقعيت است كه براي مومنين، حفظ قرآن به نحو اعجازآميزي آسان است. در شرق هزاران تن از مردم، كل اين كتاب را به سينه سپردهاند، اين مترجم كه در حفظ كامل ترجمه دقيقا انگليسي با مشكل عمدهاي مواجه شد، ميتواند صفحه به صفحه متن عربي قرآن را با نهايت دقت به خاطر سپارد.»
بدين ترتيب آيا براي مردمي كه در زبان عربي متبحر نيستند راهي براي چشيدن اين متن اصلي الهي كه پيكتال و بسياري ديگر بدان درجه ستودهاند، وجود دارد؟
استاد يوسفعلي ميگويد: «آرزومندم مترجمي بتواند حق آن جملات موجز واعجازآميز را ادا كند» ايرونيك اظهار ميدارد: «ترجمههايي كه برانگيزنده هيچگونه تمجيد و زيبايي در اذهان شنوندگان نيستند... شايد برخي طبايع شاعرانه، تعبير اصيلي را كه به هر ترتيب مورد نياز ماست را برايمان اقامه نمايند.»
بنابراين، ترجمه جديد من از قرآن شريف، در فقدان فيتز جرالد عرب زبان مسلمان،(3) كوچكترين تلاش به منظور انتقال بخشي از زيبايي و تعالي، بلاغت و نيروي افسونگر نسخه اصلي آن به زبان انگليسي، بهمنظور انعكاس جذابيت عبارات كه همواره بين شعر و نثر واقع شدهاند، با اندك تفاوتهاي ظريف، و براي دادن اين فرصت به غيرمسلمانان كه خويش را در معرض كتابي كه براي مسلمانان همزمان هم كتاب مقدس و هم ادبيات است آشناسازند، اعمال گرديده است.
در طي كار ده ساله عاشقانهام، نهايت توجهم را به اجتناب از سرسوزني انحراف، بوسيله مشورت مستمر با مشهورترين و معتبرترين تفاسير عربي و فارسي معطوف نمودم، و اجازه ندادم هيچگونه تعبيرها و تفسيرهاي فرقهاي به هر نحو به ترجمه من رخنه نمايد. همواره به اين كتاب اجازه دادم كه سرانجام فقط خودش مرا الهام بخشد.
در بين ترجمههاي پيشين به انگليسي، دين من به عبدالله يوسف علي، ابوالعلاء مودودي و محمدعلي غيرقابل احصاء است. نه به واسطه سبك غيرجذاب ترجمهاش كه هرگز مرا جذب ننمود، بلكه بواسطه گنجينه اطلاعات قرآني و توضيحاتي كه براي خوانندگانش مهيا نموده است.
پانوشتههايم، هرچند موجزترين هستند و هرگز آموزشي يا تفسيري نيستند؛ معذالك ممكن است پانوشتهاي اغلب پيدرپي برخي از خوانندگان را بيازارد. بدين واسطه عذرخواهي مينمايم، اما اينها براي افرادي كه قسمتهايي از اين كتاب را در اوقات مختلف مطالعه مينمايند، شايد مفيد باشد.
آيات در سبك «وتد مفروق»(4)، شكوه شعر انگليسي، ارائه شدهاند، و اگرچه اغلب مصرّع پنج ضربياند، از آنجائيكه بنابر مقتضيات اصل آيه ترجمه شدهاند به لحاظ درازا با يكديگر متفاوتند. در اينجا قافيهها داراي هيچ آرايش منحصري نميباشند. قافيهها از همه انواع هستند، موازي و مشابه(5)،نامتعادل(6)، داخلي(7) و غيره، همه اينها به منظور سهولت و رواني هرچه افزونتر در انتقال پيام، بدون رويكرد به سبكشناسي عربي اصيل كه در انگليسي فاقد كاربرد است، بكارگرفته شدهاند.
در خاتمه، اگر در ترجمه برخي از 6236 آيه بااندازههاي متفاوت به طريقي به انعكاس فصاحت و زيبايي نسخه اصل در آئينه زبان انگليسي نزديك شدهام، بيترديد اين افتخار به ملازمان هميشگي دوران زندگيم تعلق دارد: شكسپير، ميلتون، درايدن، بايرون، پوپ، كولريج، فيتز جرالد و قطعا به ترجمههاي استادانه از اين كتاب مقدس، نسخه تأليف كينگ جيمز؛ اميد است ارواح زيبايشان مشمول عنايت مهربانترين واقع گردد.
فصلالله نيكآئين - تهران ـ مارس 2000
1ـ بعنوان يك نمونه ساده و ابتدايي در مورد اين ترجمه، در فهرست سور نام سوره بقره را The Cow ذكر نموده، و حال آنكه معناي دقيق آن كلمه «گاو نر» ميباشد.
2ـ بعنوان نمونه، طي سالهاي اخير تفسير معتبر الميزان نيز به زبانهاي مذكور در حال ترجمه است كه ترجمه جلدهاي متقدم آن در اينترنت با آدرس WWW. Almizan. com در دسترس عمومي و مجاني ميباشد - م.
3- فيتز جرالد، ادوارد (83ـ 1809)، شاعر انگليسي كه برخي از اشعار عمرخيام را ترجمه نمود؛ ترجمه درخشان او يك تعبير آزاد از نسخه اصلي است، هرچند سبك آن براي متون مقدس مناسب نميباشد.
4ـ Iambic ـ توالي يك هجاي بيتكيه و يك هجاي تكيهدار در شعر انگليسي ـ م.
5- Parallel
6- Lopsided
7- Internal